میدانی دوست دارم در توصیفم برایش بگویی : در رویاهایش گم بود . همه چیز را می خواست . حتی به نشدنی ها هم باور داشت . آخر سر او ته تغاری بود . او ته تغاری اسفند بود . ته تغاری خانواده بود . بگو او دوست داشت دخترهای زیادی را در وجود خودش زندگی کند . در آخر لطفا برایش بگو او پر بود از قول هایی با خودش که زیرشان را زده بود و این برایش عذاب بود . عذاب !
تغاری ,برایش منبع
درباره این سایت